توجه: این وبلاگ در این مکان دیگر به روز آوری نمیشود و به سایت وورد پرس منتقل شده است. دوستان عزیز لطفاً جهت دسترسی به آدرس جدید «ایــــنــــجـــا کلیک کنید». منتظر قدوم شما هستم. ارادتمند حمید

۱۸ دی ۱۳۸۸

قبض آمریکایی


دوستان عزیز، در نوشته ی زیر، گفتگوی مرا با کودک(خرد)درون با زبانی عامیانه،میخوانید. از وجود الفاظی که رعایت ادب نشده است،پیشاپیش عذرخواهی میکنم.

** کودک درون: آخه چرا؟
-- من: نمیدونم ، یه دفعه پیش اومد.

** مگه اینهمه بهت اخطار نشده بود؟
-- چرا، امـّا گاهی ایرانی بودنم، به سراغم میاد.

** آخه مگه نشنیده بودی که باید قانونی رانندگی کنی و حتی برای تابلوی ایست هم،حداقل سه ثانیه و بطور کامل توقف کنی؟
-- چرا ولی نمیدونم که چی شد یه دفعه بیخیال همه چیز شدم.

** اونوقت قکر نمیکردی مـُچت رو بگیرند، نه؟
-- نه بابا !! مرده شور این تکنولوژیشون رو ببرند که اینقدر پیشرفته است.

**خب ! حالا تعریف کن ببینم چی شده؟
-- هیچی،من رفته بودم یه سر به داداشی ام توی اوماها بزنم.

**خاب(خـُب) ؟
--هیچی توی برگشت قرار شد بریم با هم دیگه توی یه رستوران شام بخوریم و ما بیایم میزوری و اونها هم برگردند خونه شون.

**خاب ؟
--اونها با ماشینشون از جلو میرفتند و من هم پشت سرشون.

**بعدش؟
--سر یه چهار راه، یه دفعه چراغ زرد و پشتش هم، مثی فشنگ، سرخ شد. داداشیم جـَلدی جنبید و تا چراغ زرد بود، گاز داد و چهارراه را رد کرد.

**خاب ؟
-- مونده بودم چیکار کنم؟ ک ُ یه دفعه گاز رو بستم به ماشین و چراغ سرخ شده نشده، چهار راه رو رد کردم.

** و بعدش هم فکر کردی که خیلی زرنگی کردی؟؟
-- آخه هیچ پلیس - مُلیسی اونجا نبود و منهم بیخیال شدم.

**و فکر کردی که هیچ اتفاقی هم نمیافته؟
-- راستش رو بخوای، نه. تا اینکه پرریروز یه نامه ی بلند بالایی اومد در خونه مون.

**خاب ؟
-- هیچی !!! لامصـّّـبا با کدوم دوربینی و از کـُجو؟ من یکی نفهمیدم، آمو(اما)چنان عکس ماشین رو گرفته بودند ک ُ نمره ی ماشین که هیچی، حتی اسباب - اثاثیه مون هم ، پشتی شیشه ی ماشین مثی آفتاب میدرخشید.

**توی اون نامه چی بود؟
-- یه قبضی بلند بالایی جریمه،که سه قس(قسمت) بود: یکی ایک ُ(اینکه) اگه اعتراضی داریم، بنویسیم تا با هماهنگی افسر کنترلچی دوربین ماهواره ای بریم دادگاه.

** اون دوتاش چی چی بود؟
--یکیش هم ای بود که اگه ماشینمون رو دزدیده اند و آقا دزده با اون خلاف کرده ، تحت پیگرد و تحقیقات قرار بگیره.

** آ سومیش؟
-- قبض خوشگلی ک ُ واسه هیچیه (فقط رد کردن چراغ قرمز)!!! و الکی بود و ماد(باید) بیگم قبضی عکس خیابونی ماشینمه ک ُ ماس (بایستی) تا یه قرونی آخرش رو بدم.

**حالا چقدر واسه ات آب خورده؟
-- ناقابل، صد و هفت دلار با یه سوء سابقه ک ُ اگه تا سه سالی دیگه، خلافی دیگه ای تکرار بشه، کلّی باید پول بیشتری واسه ی بیمه های بعدی ماشینم بدم.

**چرا درخواست نکردی بری دادگاه؟
-- اولا ً اونقده عکسا واضح بود و مو، لای درزش نیمیرفت ک ُ هیچ جوری نیمشد به حاشا زد. دوما ً کلی هم وختم هدر میشد. سوما ً همون دادگاه رفتن و وقت گرفتن و هزینه ی دادگاه و رفت و آمد و هزینه های دادرسی؛ واسم بیشتر از جریمه خرج ور می داشت.

** اگه میگفتی ماشینت رو دزدیدند چیطور؟
-- از اینور و اونو شـُنــُفته ام ک ُ ،بعضی موقا(مواقع) کسای(کسانی) ک ُ تصادف میکنند،ماشینشون رو تا پلیس نیومده، میذارند و در میرند و بعدش میرند اعلام میکنند ماشینشون دزدیده شده؛ ولی اون هم کلی دردسر داره و ماشین را تا چند ماه واسه ی تحقیقات ،میخوابونند و از همه مهمتر، من ماشینم دستمه و چه جوری میتونستم ادّعا کونم ک ُ ماشینم دزدیده شده؟

** حالا این جریمه خیلیه، نه؟
-- هم آره ، هم نه !؟ بعدا ً فهمیدم هرچند ایالت به ایالت جریما(جریمه ها) فرق میکنه، ولی این مبلغ، نه خیلی زیاده و نه خیلی کم.

**مگه مبلغ جریمه های دیگه رو میدونی؟
-- آره بابا !!! کلی از این و اون پرس و جو کردم ک ُ ببینم جریمه های دیگه چنده؟ مثلا ً رد کردن تابلوی ایست که از کمترین هاس، هفتاد و پنج دلار ؛نبستن کمربند 25$؛ ولی بعضیاش حسابی گــُنده اس.

**مثلا ً ؟
-- پارک کردن تو پارکینگایی که مالی معلولاست(افرادی که دارای کارت مخصوص، با علامت صندلی چرخدار هستند)500$ ؛ آشغال ریختن تو خیابون 500$ ؛ نذاشتن بچه ی کوچیک توی صندلی مخصوصش 500$ و ....

**حالا این اطلاعات رو از کجا آوردی؟
-- بابا بازم به ایرونیا؛ مرده شوری این آمریکاییا رو ببرند که اینقده قانونی عمل میکنند. باورت میشه ک ُ م َ از چندتاشون پرسیدم وهیشکدومشون نیمیدونسند و به عمرشون یه بار هم جریمه نشدند. مثلا ً همین « دیوید» حتی اگه گواهینامه اش دنبالش نباشه، توی ای شهری چوس میش کـُتی(در گویش نجفبادی به موش میگویند : موشکـُتی و منظور بسیار کوچک)، پشتی ماشین نیمشینه.

**حالا مگه بد کاری میکنه؟
-- برو بابا !!! آدم هم اینقده کـــون ترسو .

**خب حالا چشمت به خطی حساب افتاد؟؟
-- جونی خودت نه؟ آخه مَ ک ُ یه عـُمر با موتولم(موتورسیکلت) یه طرفه رفتم، کمربند نبسّم، سرعت غیر مجاز روندم، سبقتی غیر مجاز گرفدم ، هیچ تابلویی رو محل نذاشتم ،یه بیستایی مسافر توی ماشین چلوندم و سووار کردم، هیش وقت راهنما نزده ام و همینطور هــُرتکی(=شرتی، ناگهانی) پیچیدم و .... چیطور میتونم خودم رو بپـّام و قانونی برونم؟

** خب اشکال نداره، همینکه خدای نکرده یه تصادفی کردی و زدی به یکی؛ و یه عمر افتادی توی هـُلـُفدونی و تا آخر عمرت، مجوّز رانندگی رو ازت گرفتند، اونوخ چشت(چشمت) به خطی حساب میافته.
-- مگه گواهینامه رو هم میتونند باطل کنند؟

**آره، چرو نه؟ حتّا گاهی مجبوری چند ساعت هم، بری کلاسی بازآموزی رانندگی و تازه اش هم، باید کلی پولی کلاس و اینا رو بدی.
-- ولی من شنیدم اگه کلاسا رو بری، سوسابقه ات پاک میشه !؟

** آره ولی بعضی موقا(مواقع) میتونی بجای دادن جریمه ات، یه سری کلاس ایمنی بری ،بعدش دوباره امتحان رانندگی بدی، و دوباره گواهینامه بگیری. چیزی که هست همون کلاسها هم هزینه داره، فقط واسه ی گواهینامه ی جدید، سابقه ات رو حساب نمیکنند تا بیمه ی ماشینت خیلی نشه.
-- عجب !!! حالا میگی چیکار کنم؟

** هیچی !! عجله ای توی رانندگی ات نکن، قوانین رو رعایت کن، باقیش حلـّه.
-- چـــــــــــوم(عبارتی نجف آّبادی در معانی مختلفی از جمله: بیش از این نمیدانم)
_____________________
پی نوشت:
یکی از جریمه های رانندگی که همراه با کلّـی اتلاف وقت و دردسر است، پارک کردن در پارکینگهایی با محدودیت زمانی است. مثلا ً هر ماشین یک ساعت و نیم بیشتر،حق پارک ندارد وگرنه آنرا با جرثقیل به پارکینگ اداره ی پلیس بُکسل(Tow) میکنند و تا بیایید ماشین را مرخص کنید، جیب مبارکتان،200 تا 300 دلاری مرخص میشود.

پلیسهایی که مخصوص جریمه کردن ماشینهای پارک شده هستند یک چوبهایی دارند که ته آن گچ است و آن را به لاستیک ماشین می زنند. و مثلا اگر 1 ساعت حق پارک در جایی باشد طوری گردششان را تنظیم میکنند که دوباره بعد از یک ساعت در همان محل باشند. اگر گچ را ببیند که جریمه می کند و اگر نبیند فکر می کند تازه آمده اید و دوباره گچ می کشد. پیچاندنشان هم خیلی راحت است فقط کافی است که قبل از پایان وقت پارک بیایید و گچ لاستیک را پاک کنید.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

صد هنا گفتم چشتو خود کون آمو پی خرجد نرفت

از دیار نجف آباد گفت...

امــــون ا ِز بی حواسی آ غروری جــِوونی.
م َ ا ِز همو بچگی ام، دل به کار نیمدادم و دُمبالی خاک بازی بودم آ همو(هنوز) هم چشام ُ خود نیمکونم.

واسه همینه که یه جا سالم تو ای جونم نمونده، دادا . ت ُ چیطور؟ پی خرجد میره؟؟

ارادتمند حمید. بدرود