توجه: این وبلاگ در این مکان دیگر به روز آوری نمیشود و به سایت وورد پرس منتقل شده است. دوستان عزیز لطفاً جهت دسترسی به آدرس جدید «ایــــنــــجـــا کلیک کنید». منتظر قدوم شما هستم. ارادتمند حمید

۶ اسفند ۱۳۸۸

نگاهی به تاریخ آمریکا



ساکنین امروزی ایالات متحّده ی آمریکا، سابقه ی ملـّی و فرهنگی متفاوتی دارند و شاید بیش از هر ملـت و کشور دیگری، از تنوّع قومی برخوردار است. اهالی اصلی قارّه ی آمریکا، سرخپوستانی بوده اند که سالیان دراز و قبل از آنکه این قارّه توسط اروپاییان، کشف شود در این منطقه میزیستند. حدود 400 سال پیش، کریستف کلمب ایتالیایی الاصل که برای دربار اسپانیا، کشتی رانی میکرد؛ این منطقه را کشف شد، حدود 100 سال آنچنان، آمد و شدی جدی بین اروپا و آمریکا وجود نداشت و بیشتر به تاسیس قلعه های نظامی و روش حکومتی کشورهای اروپایی محدود میشد . تا اینکه در نیمه ی اوّل قرن هفدهم، جمعی از اهالی عادی انگلیس برای فرار از وضع بد اقتصادی ناشی از فشارهای متعصبّانه ی کلیسا و «مذ.هب.یون» به آمریکای شمالی مهاجرت کردند و زندگی جدیدی را در آمریکای آنروزها، شروع کردند و منطقه ای بنام انگلیس جدید New England را تحت سلطه ی حکومت انگلیس، ولی با آزادی بیشتری در امور دینی، تدارک دیدند. دیری نگذشت که این تازه مهاجران که در اصل «رعایا»ی پادشاه انگلیس بودند، از تبعیـّت حکومت استعماری آن طرف اقیانوسها، ناراضی شدند و این عدم رضایت، آرام آرام به عدم اطاعت و سپس جنگهای انقلابی، علیه فرمانداران انتصابی انگلیس در آمریکا، انجامید و سرانجام این جنگهای 7ساله(1774-1781)، اعلام استقلال کشور بود.

از آنجاکه اولین اتحاد بین ایالتهای 13گانه و تنظیم سند استقلال آمریکا در تاریخ 4 جولای 1776 بود؛ بهمین مناسبت هرساله، فورت آو جولای = 4th of July را بعنوان روز تاسیس جمهوری یا روز استقلال Independence Day جشن میگیرند و جای شما خالی است که ببینید چه نذری و چراغانی در کار است و هرکس بدنبال آن است که همدمی در«می» نوشی داشته باشد و سور و سوسات و آتش بازی هم که از هر طرف برپاست و خلاصه دو روزی از دست بوی باروت و صدای انفجار فشفشه ها، در امان نیستید.از همان ابتدایی که مهاجرین، ساکن این قاره شدند، تقریبا ً 13 منطقه ی نسبتا ً مستقلی را تاسیس کرده بودند که در اصل مستعمره های انگلیس محسوب میشدند و البته گفتنی است که بعدا ً پای کشورهای دیگری همچون فرانسه و اسپانیا وپرتغال هم در ایجاد مستعمره(کانادا، مکزیک، برزیل و ...امروزی) باز شد که توضیح آن در این مبحث نمیگنجد. آنچه که مهم است، از همان ابتدا مهاجرین دلزده از هرگونه تعصّب، یکدل و یک صدا نهضت « س.ب.ز»ی را پایه گذاری کردند که حافظ استقلال فردی و مانع بروز استبداد بود و همین نکته را در اعلامیه ی استقلال، و اصل قانون اساسی جامعه ی آمریکا اینگونه گنجاندند:« این حقایق را بدیهی میدانیم که افراد بشر مساوی خلق شده اند و از طرف خداوند خالق، حقوق فردی مسـلـّمی به آنان اعطا شده است که از آن جمله است: حقّ حیات، حقّ آزادی و حقّ کسب سعادت. برای تامین این حقوق، «حکومت»، تاسیس گشته است و قدرت عادلانه ی آن هم از رضایت مردم سرچشمه میگیرد»= رضایت مردم، عامل اصلی مشروعیت حکومت است.

امـّا متاسفانه در این سرزمین جدید هم،«آ.ز.ا.د.ی» شامل حال همه ی مردم نبود و تجـّار دریانورد با این تفکر که سیاهان «انسان» نیستند، آنان را بعنوان برده از آفریقا برای کار در مزارع آمریکا منتقل کرده و میفروختند و از آنجاکه بیشتر ایالت های جنوبی، مزرعه دار بودند، این اندیشه کم کم چنان قوّت گرفت که آنان خود را مالک برده ها میدانستند. در مقابل، ایالتهای شمالی که بیشتر در کار صنعتی فعالیت میکردند، مخالف برده داری بودند و سرانجام این تضاد نظر، به جنگهایی داخلی( Civil War) به مدّت 3 سال از 1860 تا 1863 انجامید. قابل ذکر است که شروع جنگ از همین شهر کوچک محل سکونت بنده Lexington میزوروی بوده و اکنون لکسینگتون بعنوان یک شهر تاریخی در آمریکا محسوب میشود. بگذریم؛ با پیروزی شمالی ها، دستور اصلاح قانون اساسی آمریکا و منع برده داری توسط آبراهام لینکل(ریئس جمهور 16هـُم) صادر گردید. ولی بااینحال نزدیک به بیست سال زمان نیاز بود که نهضت اجتماعی - مبارزاتی جامعه ی آمریکا نسبت به برابری انسانها، به نتیجه برسد. البته هنوز هم امروزه کاملا ً اجرا نمیشود و شاید درسی باشد برای ماها، که«اص.لا.حات» بیش از اینها نیاز به هزینه و زمان دارد.

بعد از خاتمه ی جنگهای داخلی، آمریکاییان توسعه ی خود را جهت شناخت بیشتر سرزمین های کشف نشده، با استفاده از قایق رانی بر سطح طولانی ترین رودخانه ی آمریکا(می سی سی پی) به طرف غرب ادامه دادند و با کشف سرزمینهایی که بعدها ایالتهایی همچون آریزونا، کالیفرنیا، واشنگتن و نوادا و...را تشکیل داد؛ تمامی قاره را از اقیانوس اطلس تا اقیانوس کبیر در برگرفتند. افتتاح سرزمینهای جدید، سیل مهاجرین و پناهندگان را به این کشور جاری کرد و از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل قرن 20ُم، میلیونها نفر از ممالک مختلف به امید زندگی جـــــدید و بهتــــــر، وارد آن شدند. اکثر این مهاجران ترجیح میدادند در شهرهای بزرگی مانند نیویورک مستقرّ شوند، زیرا میپنداشتند که به آسایش و رفاه نزدیکتر خواهند بود، حال آنکه این استقرار افراطی در شهرها، ازدحام بیکاری و بدنبال آن اقسام جنایات و مشکلات بهداشتی و مسکن را ببار آورد. البته بعضی ها هم ترجیح میدادند به مکانهایی خلوت تر مهاجرت کنند تا علاوه بر کاریابی آسان تر، از امنیت بیشتری برخوردار باشند و بعضی ها هم مثل من، اقتضای شغلی شان باعث شده است تا در شهرخلوتی، ساکن شویم و اکنون براین نتیجه ام که برای شروع هرتازه مهاجری، حتی کسانی که اقوام و نزدیکانی دارند، تنهایی شهرها و دهات کوچک است که به آنان کمک کند تا با پیشرفت زبان و شناخت فرهنگ آمریکایی و رسم و رسومشان، بتوانند معنی واقعی زندگی برای خود و نه زندگی به خاطر دیگران و از ترس قضاوت دیگران را بچشند و ....

آخر سخن اینکه ، همین مهاجرت از کشورهای مختلف و فرهنگ های مختلف، نه تنها باعث ایجاد کشمکش و درگیری نشده است، بلکه چنان فرهنگی غنی و پرباری را به ارمغان داشته است که در سایر کشورهای جهان، نظیر آن را نمیتوانید پیدا کنید. اولین ارمغان این چندصدایی فرهنگها، ایجاد فرهنگ و تفکر «انسان مداری» است. به این معنی که اولین ارزش و نکته ی مهم، وجود خود انسان است و موارد دیگری همچون نژاد و رنگ و ... و حتی «د.ی.ن» از اهمیت اساسی در مناسبتهای زندگی عادی و کمال انسانی برخوردار نیستند. به امید آن زمانی که اینچنین اندیشه ای در سراسر جهان، اولین نیاز به ایجاد ارتباط و مناسبات زندگی و اقتصادی و ... باشد و ما نیز بتوانیم در کنار کسب قدرت اقتصادی شایسته ی ایران و ایرانی، اولین ها باشیم در انتقال مسولیت خودمان بعنوان میانجی صلح و محبّت.

بد نیست بدانید که:
1- پایتخت آمریکا، شهر واشنگتن دی.سی و در شرق کشور است و نباید با ایالت واشنگتن که در شمال غرب آمریکا واقع شده است، اشتباه گرفته شود. البته با این هدف که پایتخت باید مستقل باشد؛ تقریبا ً ایالتی مستقل محسوب میشود که هیچ شهر و روستا و زیر مجموعه و نماینده ای نیز در کنگره ندارد و اداره ی مرکزی تمام ادارات رسمی دولتی و وزارتخانه ها در آن ناحیه وجود دارد.عبارت دی.سی که به همراه اسم واشنگتن ذکر میشود حروف خلاصه شده ای است که به معنی «بخش و ناحیه ی شهری کلمبیا» است و چون هسته ی اصلی این شهر از ضمیمه ی دو تکه از ایالتهای «مریلند» و «ویرجینیا» تشکیل شده است، این شهر را وابسته به «ناحیه ی شهری» کلمبیا(کرستف کلمب) منسوب میکنند تا با ایالت واشنگتن اشتباه نشود. = Distric of Columbia
2- همانگونه که شعار کشورمان «اس.تق.لال ، آز.ادی و...» است، در آمریکا نیز با وجود اندیشه ایی مذهبی که اولین مهاجران داشتند و معتقد بودند خداوند به آنها، اورشلیم جدید را که سرزمینی بهشتی همچون اورشلیم یهود است؛ وعده داده و آنان «زائران / زوّارن» آن سرزمین مقدس هستند، عبارت «به خداوند ایمان(باور) داریم In God We Trust » شعار آمریکاست و میتوانید این عبارت را روی اسکناس دلار ببینید.
3- حیوان و پرنده ی ملـّی این کشور که به نوعی نشانه و سمبل ملـّی آمریکا محسوب میشود؛ «عقاب سرسفید بی مو » است و شاید این نشان آمریکایی را در تابلوی سفارت دیده باشید (عکس ضمیمه)؛ که عقابی در حال فرود از پرواز، را دربردارد و در دست چپ او سیزده تیر، به نشان 13 ایالت اولیه، و در دست راست او برگ زیتون به نشان صلح است و این پرنده در حالیکه نگاهش به دست راست است، پارچه ای برمنقار خود دارد که عبارتی به لاتین بر روی آن نوشته شده: « E Pluribus Unum چندین، یکی را خلق میکند» و صد البته جمله هایی در زیر آن :« قویـّا ً خواهان صلح، امـّا همواره آماده ی جنگ A strong for peace, But always be ready for war ».
4- گـُل ملـّی و رسمی آمریکا، گـــُل « ر ُز قرمز» است.
5- نام سرود ملی آمریکا The Star - Spangled Banner و به معنی «پرچم پر ستاره» است و سروده ای است در مورد پایداری پرچم آمریکا در جنگ سال 1812 در قلعه ی «مک هنری» منطقه ی بالتیمور علیه توپخانه ی ناوهای انگلیسی.
6- جمعیـّت تخمینی آمریکا در سال گذشته، حدود 306 میلیون برآورد شده است. بزرگترین شهر« نیویورک»، درازترین/بزرگترین ایالت«آلاسکا»، کوچکترین ایالت« رود آیلند Rhode Island »در جوار نیویورک، بلندترین نقطه « قلّه ی کوه مک.کینلی» در آلاسکا با ارتفاع 6194 متر بالاتر از سطح دریا و پایین ترین نقطه ی آمریکا، «دره ی مرده Death Valley » در ایالت کالیفرنیا است که 86 متر پایین تر از سطح دریاست.

۴ نظر:

RS232 گفت...

سلام حمید خان
من پس از چند روز به اینجا آمدم و از دیدن آن دهانم وا ماند. بسیار وبلاگ زیبایی شده است. دستتان درد نکند.

از دیار نجف آباد گفت...

آرش خان سلام
همین گاه به گاه سرزدن شما با آنهمه مشغولیات و نوشتنهای مدامتان؛ باعث افتخار من است و از اینکه معتقدید قالب وبلاگ بهتر شده ممنونم. راستش مشکلات هموطنان در ارسال نظرات سبب شد که یک خانه تکانی درست و حسابی داشته باشم.
آرزوی موفقیتتان را دارم و بدرود
ارادتمند......حمید

Amir Sharifi گفت...

بسیار عالی و کامل نوشتید، ممنون

از دیار نجف آباد گفت...

امیر جان برگ سبزی بود تحفه ی درویش. باز هم سربزنید که حضور صاحبدلانی چون شما، قوّت قلبی است برای من.

پیروز باشید...ارادتمند حمید