توجه: این وبلاگ در این مکان دیگر به روز آوری نمیشود و به سایت وورد پرس منتقل شده است. دوستان عزیز لطفاً جهت دسترسی به آدرس جدید «ایــــنــــجـــا کلیک کنید». منتظر قدوم شما هستم. ارادتمند حمید

۱۶ مهر ۱۳۸۹

ثبت نام گرین کارت

****پیشنوشت:جا دارد قبل از هرچیز بخاطر تاخیر بسیار زیاد به روزآوری وبلاگ عذرخواهی کنم. سوای خراب بودن کامپیوتر محل کارم؛ این روزها کارم شده بود که به محض تمام شدن ساعات تدریسم؛ برای راهنمایی مهمانانم در نقش «شوفرchauffeur»(بهتر است بگویم راننده ی بی جیره و مواجب)به سرعت عازم خانه شوم تا راهی مغازه ها و فروشگاهها شویم. البته مشکل اصلی این نبود که هیچ وقت آزادی برای عرض ادب خدمت شما نداشتم؛ بلکه داشتن چهارتا از جنس زنان در خانه(همسر و دو دخترم) کم بود که اکنون زد و از شانس نداشته ام؛ هر دومهمانم نیز از جنس«نسوان ضعیفه ی مخدّره ی ناقص» هستند و دیگر نیاز به گفتن ندارد که همه جا، از خانه گرفته تا داخل ماشین به واقع همچون حمـّام زنانه است. بهرحال در حقـــّم دعا کنید که این ته مانده ی عقل و صبرم برباد نرود وگرنه باید به فکر یافتن راه فراری باشم. بگذریم:

شاید بیشتر شما بدانید که هرساله دولت آمریکا اقدام به برگزاری یک قرعه کشی اعطای گرین کارت(ویزای سکونت) با داشتن حداقل شرایط برگزار میکند. خوشبختانه امسال نیز ایران و ایرانیان برای دیگربار مجاز به ثبت نام در این قرعه کشی رایگان هستند. از جمله شرایط اصلی این ثبت نام داشتن حداقل مدرک تحصیلی «دیپلم»است که حتی افرادی که دارای دیپلم نباشند؛ با شرایطی میتوانند مدرک سابقه کار تجربی خود، در بعضی تخصص ها را طی پنج سال گذشته، به عنوان مدرک تحصیلی، مبنای ثبت نام خود قرار دهند. البته بنده قصد ندارم تمام جزییات را برایتان توضیح دهم ؛ چرا که شما عزیزان میتوانید با مراجعه به سایت وزین مهاجرسرا تمام اطلاعات را به دست آورید و حتی با ساخت یک آی دی و عضویت در این سایت، سوالات خود را با دیگر عزیزان درمیان بگذارید. پس اجازه بدهید با زبان خودمانی این پروسه رادر چند خط برایتان توضیح دهم.

هرکسی که دارای حداقل مدرک دیپلم و به نوعی 18 سال سن باشد؛ میتواند در این قرعه کشی ثبت نام کند. منتها از قبل باید نه تنها اسپل انگلیسی نام و فامیل خود را آماده داشته باشد؛ بلکه با تبدیل تاریخ دقیق روز و ماه و سال تولد خود به میلادی و نیز عکس دیجیتال خود و همراهان (همسر و فرزندان)که باید ویژگی های خاصی داشته باشد؛ اقدام به ثبت نام در سایت مخصوص اداره ی مهاجرت آمریکا کند. البته سوای اسم و مشخصات، باید اطلاعات دیگری همچون شهر وزادگاه محل تولـّد خود را نیز وارد کنید که برای آشنایی، میتوانید نمونه ی فرم فارسی شده ی ثبت نام وتوضیح قسمتهای مختلف آن را در اینجا ببینید. گقتنی است که تعداد برندگان هرسال نزدیک به 50 تا 55 هزارنفر است ولی بخاطراینکه بعضی ها پیگیر کارشان نمیشوند و یا اینکه مدارکشان ناقص است و ردّ میشوند؛ اسامی اعلام شده در مرحله ی اوّل نزدیک به دوبرابر تعداد ویزاهای آماده ی ارائه در هر سال(یعنی صدهزار) است. از همه مهمتر اینکه برندگان تا تاریخ 30 سپتامبر2012 باید ویزای خود را گرفته باشند(اصطلاحاً به این مورد کارنت شدن ویزا گویند)؛ وگرنه همه تلاشهایشان بی نتیجه خواهد بود.

گفتنی است که پرونده های قبولی افراد را برمبنای سالی که باید به آمریکا وارد شده باشند؛ نامگذاری میکنند. مثلاً به پروسه ی گرین کارت امسال، لاتاری 2012 میگویند. به این معنی که قبول شدگان باید تا 8 مهرماه 1391 شمسی ویزای ورود به آمریکا را گرفته باشند. تقریباً همه ساله آسیا بعد از قاره ی آفریقا بیشترین سهم افراد قبولی را به خود اختصاص میدهد. برگزیدگان امسال این قاره 15 هزار نفر بود که بعد از بنگلادش، ایران با تعداد 2773 نفر در سال 2010 و تعداد 2,819 نفر در2011 بیشترین تعداد را داشته است. البته همه ساله نام بعضی کشورهایی که تعداد قبول شدگان آنها تکمیل شده باشد؛ بطور موقت یا دائم از لیست کشورهای مجاز حذف خواهد شد که هنوز این اتفاق برای ایران نیفتاده است.

تنها تغییرات ثبت نام امسال که البته سخت مهم هستند اینکه حتماً باید یک آدرس ایمیل داشته و ارائه کنید؛ بخاطر اینکه امسال به شکل سالهای گذشته برای افراد قبول شده، نامه ی قبولی و یا فرمهای مورد نیاز جهت پرکردن و برگرداندن به همراه مدارک مورد نیاز به کسنولگری کننتاکی(KCC مسئول رسیدگی به این موضوع) در کار نیست. بلکه هرکس پس از تکمیل و ثبت نام اولیه اش دارای یک شماره ی منحصر به فرد«تاییدیه ی ثبت نام» به نام «کانفرمیشن نامبر»میشود؛ که نه تنها باید جهت دانستن نتیجه ی قرعه کشی از یازدهم اردیبهشت 1390 در قسمت «چک نتیجه»از آن استفاده کند؛ بلکه چنانچه قبول شده باشد؛ باید به قسمت مربوطه رفته و با اعلام تمایل خود به ادامه ی انجام پروسه ی گرفتن گرین کارت، درخواست ضمیمه و ارسال فرمهای مورد نیاز مرحله ی بعد را از طریق ایمیل ارائه شده در زمان ثبت نام اولیه ی خود داشته باشد.

پس فراموش نکنید که نه تنها ایمیل خود را و نیزشماره ی تایید ثبت نام خود را سخت حفظ کنید؛ بلکه با بالابردن سطح اطلاعات، شخص خودتان اقدام به ثبت نام کنید تا نه تنها مجبور به پرداخت هیچ وجهی برای ثبت نام در این قرعه کشی رایگان نشوید؛ بلکه دست بعضی شرکتهای کلاهبردار را در گرو کشیدن اطلاعات شخصی شما و اخاذی های بعدی کوتاه کنید. فقط فراموش نکنید که مدّت ثبت نام امسال فقط تا روز چهارشنبه دوازدهم آبان ماه 1389 میباشد که بخاطر مشکلات ترافیک اینترنت و ... چه بهتر است که این کار را به روزهای آخر مـحـوّل نکنید. از آنجاکه دیگر شرایط پس از قبولی را در نوشته ی دیگر توضیح داده ام از تکرار آن خودداری میکنم. ولی از همه ی شما عزیزان میخواهم نسبت به این کار و اقدام خود سخت فکر کنید. خواهر و برادر عزیزی که برای کمترین کار خود هزاران مشکل دارید؛ ای دوستی که طاقت دوری از خانواده را ندارید؛ ای هموطنی که همه چیز را برمبنای «حالا ببینیم چی میشه» میبینید؛ ای همزبانی که از زندگی و آمریکا تصوّری رویایی و توّهم گونه دارید؛ ای گرانقدری که شرایط شخصی و روحی و مالی و اجتماعی مهاجرت را ندارید.... لطفاً ثبت نام نکنید. خواهش میکنم بی خیال شوید. درسته که شانس ایرانیان تقریباً 4/1 یک درصد است؛ ولی نه تنها وقت و انرژی خود را بیهوده به هدر ندهید؛ بلکه ..... بگذریم.

بعنوان سخن آخر؛ تا آنجاکه بتوانم جهت پاسخگویی سوالاتتان درخدمت هستم؛ وگرنه سخت پوزش میطلبم. ولی در عوض شما عزیزان بفرمایید که:«به نظر شما هر فردی فقط به سبب دلخواستنش، آیا شرایط زندگی در خارج کشور و آمریکا را دارد؟»

۱۱ نظر:

از دیار نجف آباد گفت...

توی این نظرنوشته ی اول دنبال مطلب به دردبخوری نباشید که خود وبلاگنویس برای رفع مشکل ارسال نظر دیگر دوستان این کار را کرده است.
خداوندا ما را از شرّ این ادا و اطوار سیستم و کامپیوتر و اینرنت نجات بده!!!

عزیزجون!!! بخدا نه تاییدی در کار است و نه از انتشار نظرتان خودداری میکنم.... هرچه هست «خودش» رخ میدهد و مگه دستم به این «خودش» نرسه!!؟؟

منتظر خواندن نظرات خوبتان هستم.... بدرود.... ارادتمند حمید

چنگ گفت...

سلام حمید جان
ما خیلی مخلصیم
ارادت مندیم
دستم به دامنت
من را کمتر از دیگران فراموش کن

امی گفت...

سلام استاد
خوشحالم که نوشته ارزشمند دیگه ای رو از شما می بینم.
بحث خوبی رو مطرح کردید منم به فکر ثبت نام هستم اما نه امسال چون شنیدم در صورت دریافت ویزا باید حتماً تا 6 ماه بعد سفری به آمریکا داشته باشیم و گرنه ویزا باطل می شه. خوب ما هم الان درگیر کارهای خودمون هستیم و امکان سفر به اونجا رو نداریم بنابراین گذاشتم برای سال های دیگه البته می دونم شاید سال دیگه ایران حذف بشه اما چاره دیگه ای به ذهنم نمی رسه.
سؤال خوبی رو در آخر نوشته تون پرسیدین ، امان از بی فکری ، امان از کسانی که بدون برنامه ریزی و فکر کردن به عواقبش و اصلاً داشتن اطلاعاتی در مورد مهاجرت و عوارضش و مشکلاتش ، تصوری بهشت گونه از دیار غرب دارن و با خودشون می گن سنگ مفت گنجشک مفت و می رن برای ثبت نام حالا اگه قبول شدن و نتونستن برن بیخودی جای یکی دیگه رو اشغال کردن و حق دیگران رو ضایع کردن. یادمه یک بحثی در این مورد توی مهاجرسرا شده بود و یک بنده خدایی اصرار داشت چه اشکالی داره آدم الکی و بی فکر شرکت کنه دیگران هم اگه می خوان ، برن الکی ثبت نام کنن ! به همین راحتی ... می خواستم بهش بگم آخه آقاجون تو اگه قبول بشی و نری حق یکی دیگه رو با ندونم کاری هات ضایع کردی اما دیدم اینقدر اصرار به عقیده اش داره که بحث با چنین آدمی فایده نداره. نمی دونم چرا بعضی آدم ها بزرگ هم می شن باز مثل یک بچه با مسائل برخورد می کنن ؟ اینا همونایی هستن که پاشون به " خارج " برسه چون یه دفعه با واقعیت های زندگی روبه رو می شن فوری می شکنن و افسرده می شن و شروع می کنن به بدگویی و غر زدن.
در ضمن شما یه چیزی گفتید : نسوان ضعیفه ی مخدّره ی ناقص .... بله بله ، ببخشید این چی بود الان ؟! اگه اینجا آیکون داشت اونی که از عصبانیت قرمز می شه و از توی گوش هاش دود درمیاد رو براتون می ذاشتم !

امی گفت...

یه بار دیگه سلام استاد حمید
راستش امروز رفتم توی آرشیوتون و کلی گشت و گذار کردم و تازه یادم اومد اون موقع که ایران بودم تقریباً هیچ کدوم از عکس هایی که می ذاشتید رو نمی توستم ببینم و الان تونستم همه رو ببینم و البته برام خیلی خوشایند بود که دیگه زور روی سرم نیست و می تونم هر چیزی رو که شما برای آپلودش زحمت کشیده بودید رو بدون مشکل ببینم. از این کشف خودم خوشحال بودم که رسیدم به ویدئوی فرین کوچولو که داره شعر می خونه.
آآآخ که این بچه چقدر ملوس و خوردنیه ، ایییینقدر قربون صدقه اش رفتم که حد نداشت ، چند بار اون ویدئو رو از اول دیدم و اینم شد تأییدی بر اینکه نه بابا مثل اینکه باید خودم بچه دار بشم و اینقدر در حسرت بچه های دیگران نباشم و گریبان چاک ندم از شیرین کاری هاشون !
کاش الان اونجا بودم و فرین رو غرق بوسه می کردم اینقدر که این بچه ناز شعر می خونه البته شانس آورده پیشش نیستم چون تضمین نمی کنم سالم می موند !

حنا گفت...

سلام آقا حميد

من بالاخره دفاع كردم مرسي از اينكه هميشه بهم روحيه و انرژي مي‌داديد.
اين پست تون خيلي باارزش بود از اين لحاظ كه بهم يادآوري كرد به يه سري از دوستانم ثبت نام را يادآوري كنم.
مرسي

masoud گفت...

حمید خان بنده همچنانان ارادتمندم،فقط چون دارم باروبندیلم رو جمع میکنم بیام کشور شما، یه کمی سرم شلوغه فقط مطالب ارزشمندتون رو مطالعه میکنم
زنده باشید

مهسا گفت...

سلام باز هم یه پست به درد بخور دیگه دستتون درد نکنه امیدوارم که هر کسی دلش میخواد بره اونجا آرزوش بر آورده بشه و یا ایران اینقدر خوب بشه که هیچ کس دلش نخواد بزنه بیرون.
راستی خرید رفتن با خانمها خیلی مزه میده مگه نه؟

از دیار نجف آباد گفت...

با ابراز صیمانه ترین و گرمترین درودها خدمت شما عزیزان نظرنویس.... قابل ذکر است که همچنان جوابگوی سوالات و خواننده ی نظراتتان خواهم بود و این پاسخگویی به منزله ی عدم ابراز سخن شما نیست.... تعارف نکنید و هرچه میخواهد دل تنگتان بفرمایید.
==========================================
چنگ گرامی
بابا این حرفها چیه؟... ما مخلصیم... چاکریم... کوچیکیم... اصلاً شما برای ما عین رفاقتید.... بزرگید... سرورید... چنگ... تار... سه تار.... تار و واتار... پت...مت... مهندس... محقق بهداشت... کارگاه... مرغدار... زلف... مو... تیپ وخلاصه همه چیزیید. گفته اند«از دل برود آنکه از دیده برفت» امـّا این ماییم که از برابر دیده رفته ایم و همه چیز رنگ بازد؛ جز محبت خالص دوست بی کلک که از هزاران پیوستگی خونی و نسبت خانوادگی عمیق تر است.
---------------------------------------

امی خانم گرامی و عزیز
بهرحال این هم تقدیر شماست که زندگی را اینگونه با یک ویزا و اجازه ی یکبار ورود به انگلیس تجربه کنید. غم به دل راه ندهید که بهترین ها و خیرترین ها در پیشامده هاست.

درضمن این اشارت بنده به «نسوان مخدره..» اشاره ایست به سخنان گرانقدر بـــزرگـــان فکری و گذشته مان که همواره «ناس» را به مومنین و مومنات تقسیم میکرده اند و شما «نسوان» را ضعیف میدانستند. وگرنه نیستند ببینند که نه تنها شما را هیچ ناتمامی نیست بلکه شما خود خود «قدرتید» «ریاستید» «سالارید» «همه چیزید»... چیزی که هست بهرحال این یک سنت است که کسی نباید روی حرف ما مـــردهـــا چیزی بگه!! برای همینه که همیشه این منم که توی خونه مون حرف آخر را میزنم و میگم:«چشم عیال!!! هرچی شما بگید» خوشت اومد که چه جذبه ای دارم... البته به این میگند نهایت صلابت ز.ذ ها

هو هو... گریه...هق هق... همگی با صدای بلند بگید: مظلــــوم حمـــــید!!

خوشحالم که تونستید ویدئوی این «ضعیفه ی حقیره ی نونهال» را ببینید و لذت ببرید. امیدوارم که خدا دوتا دوتا.... نه بهتره بگم... چهارقلو ...چهارقلو... اونم جنس جور و درهم به شما عطا کنه!!!(آیکون آدمک بدجنس)
--------------------------------------

حنا خانم گرامی و عزیز
قبل از هرچیز تبریک میگم و خوشحالم که دست و پا و بدنت از این جنگ و دفاع آسیبی ندیده... راستی «کنگ فو» بود یا «کاراته»؟ شاید هم «کارشناسی ارشد» یا «دکترا»!!؟
میدانم که بهترین و خیرترین ها بوده و حتماً در آینده ی زندگی تان مفید خواهد بود.
-------------------------------------

آقا مسعود خان
درسته که اسم دختر کـُشت باعث حسودی ما میشد؛ ولی این تصمیم و هجرتتان نه تنها باعث حسادت و غبطه ی من نیست؛ بلکه خوشحالی دوجندانم را سبب شد. نمیدانم مقصدتان کجاست و اهداف اولیه ی شروع زندگی تازه تان چیست؟ ولی خوشحال میشم که با ارسال یک ایمیل از جزییات بیشتری باخبرم کنید شاید که تجربه و راهنمایی برای مشارکت با شما داشته باشم. البته انتخاب با خودتان.

ولی یادت نره که اگه از این دور و برا رد شدی حتماً حتماً خبرم کنی تا من اصفونی در برم.... ولی بعد از شوخی باعث افتخاره شما رو از نزدیک در این سرزمین استکبار جهان و حومه ببینم.
--------------------------------------

مسها خانم عزیز و گرامی
برای من هم بزرگترین آرزو همین است که وطن و هموطنانم روزهای خوش را باردیگر تجربه کنند. درسته که من و شما از آتش دوریم؛ ولی سختی دیدن سوختن تدریجی دیگران، دست کمی از داشتن داغ بردل و روحمان نیست.

و شاید و شاید که سخن شادروان اخوان ثالث باشد که .... از نادرها و کورشها گذشته است و اسکندری باید... تا ویرانه را با خاک یکسان کند؛ به این امید که پس از آن آبادی دیگری در راه باشد.... بهرحال باعث تاسف است که همه را بیقرار خروج از کشور کرده اند.

ترا خدا شما دیگه دست به دلم نذار که دارم بدجوری کارما پس میدم و باید 5 یا 6 ساعت در روز سرگردان از این بازار به اون بازار رفتن شش تا از جنس نسوان باشم. آخه این انصافه...خدااااااا
==========================================
همچنان خواننده و جوابگوی نظراتتان هستم.... سربلند و پیروز باشید.
بدرود.........ارادتمند حمید

امی گفت...

استاد حمید
لازم دیدم یک توضیح کوچولو بهتون بدم و اونم اینکه ویزای ما به انگلستان یک بار ورود نیست و آزادیم هرچقدر خواستیم به این کشور وارد یا ازش خارج بشیم ، فقط پاسپورت همسرم مورد داره که به علت سربازی نرفتنش یک بار خروجه یعنی فقط حق خارج شدن از ایران رو برای یک بار داشت که با اومدنش به این کشور از همین یک بار استفاده کرد و اگه بخواد بره ایران و دوباره از مرزهای ایران خارج بشه باید قبلش بره حوزه نظام وظیفه تا یک بار دیگه کتبی این اجازه رو بهش بدن ، من که خوشبختانه همین مشکل رو هم ندارم و به دفعات حق خروج از کشور رو دارم بنابراین ما برای رفتن به کشورهای دیگه از خود انگلستان هیچ مشکلی نداریم و خدا رو چه دیدی شاید یه وقتی سری هم به شیطان بزرگ و جهانخوار زدیم !

حقي گفت...

من هم نظر داده بودم

پس نظر من كو؟

از دیار نجف آباد گفت...

با سلام و درود خدمت شما عزیزان گرامی
=========================================
امی خانم عزیز و گرامی

آرزو میکنم که همه ی مشکلاتتون مرتفع بشه و بتونید با خیال آسوده نه تنها مسافرت، بلکه چنانکه فرصت آن دست داد حتی مهاجرت هم داشته باشید.

اسم سربازی آورید و آخ که چه کبابم کردید. قدیمیا میگفتند: مرد باید یا توی شهرستانهای دیگه دانشجو باشه و یا بره سربازی تا ساخته و مرد بشه.
والله من که هردوتاش رو داشتم و آخرش نفهمیدم این پختگی یعنی چه؟ شاید منظورشون تلف کردن دوسال از بهترین و سازنده ترین روزهای عمرم بود که البته اینجوری بود وشد.
آرزوی موفقیتتان را دارم.
---------------------------------------

حقی جان
باور کنید من هیچ دخل و تصرفی در این مورد منتشر نشدن و یا حذف پیامها ندارم و راستش رو بخواهید از بس این مورد تکرار شده در تدارکم از این سایت به جایی بهتر تغییر مکان دهم و البته تحقیقاتی را نیز شروع کرده ام امــّا هنوز وقت نشده.

بهرحال از بابت این اتفاقات شرمنده ام.
پیروز و تندرست باشید.... بدرود
ارادتمند شما ....حمید