توجه: این وبلاگ در این مکان دیگر به روز آوری نمیشود و به سایت وورد پرس منتقل شده است. دوستان عزیز لطفاً جهت دسترسی به آدرس جدید «ایــــنــــجـــا کلیک کنید». منتظر قدوم شما هستم. ارادتمند حمید

۱ شهریور ۱۳۸۹

قوانین 7گانه ی یادگیری آسان زبان

چندی پیش با مشورت و سوال یکی از دوستان در مورد تدریس زبان فارسی به همسر خارجی اش، کنجکاو شدم تا درباره ی شیوه های مطالعه، یادگیری، به حافظه سپردن و حتی تدریس زبانی دیگر مطالعه و تحقیق کنم. در این بین با راهنمایی های آقای A.j. Hoge(ساکن سانفرانسیسکو و فوق لیسانس و مدرّس زبان) روبرو شدم که از آخرین شیوه های یادگیری آسان زبان، در غالب 7 قانون ساده، نام برده است. من تا آنجاکه بتوانم؛ نکته های مهم این قوائد را به فارسی ترجمه میکنم و چنانچه خودم نیز تجربه ای داشتم؛ آنرا با{کروشه} اضافه خواهم کرد. نکته ی قابل ذکر آن است که ارائه ی این مطلب به معنی جوابگو بودن به همه ی خواست های افراد نیست و شاید روشهای سنتی یادگیری زبان، برای بسیاری هنوز بهترین باشد. نکته ی دیگر: این راهکارها، شاید فقط برای یادگیری عمومی و اولّیه ی زبان مفید واقع باشند تا موارد تخصصی تر. با اینحال از دوستان عزیز(مثل همیشه) خواهش میکنم با ذکر تجربیات خود، باعث پربارتر شدن مبحث باشند.

****RULE 1: Always Study and Review Phrases, Not Individual Words
قانون نخست:{ شیوه ی سنتی مطالعه ی واژه های تنها را کنار بگذارید و} همیشه گزاره ها (عبارت،ترکیب کلمات) را بخوانید و تمرین کنید؛ نه فقط کلمه ها را به تنهایی. اگر کلمه ی جدیدی دیدید، حتما ً عبارتی که آن کلمه ی جدید، در آن استفاده شده را در دفترچه ی یادداشت خود بنویسید؛ نه فقط آن کلمه را. به این ترتیب استفاده ی درست هر کلمه را می آموزید. تحقیقات نشان میدهد یادگیری زبان، با شیوه ی یادگیری و استفاده از عبارات کاربردی، 4 الی 5 برابر سریعتر از یادگیری کلمات به تنهایی است.

****RULE 2: Don't Study Grammar
قانون دوم: گرامر نخوانید. همین الان کتابهای صرفا ً گرامر خود را کنار بگذارید. این کتابها باعث میشوند شما پیش از صحبت،{به ساختار و زمان دستوری کلمات فکر کنید.} در حالی که باید به طور خودکار{ و معمولی، مثل زبان مادری خود، بدون هیچگونه حساسیتی روی زمانهای دستوری و گرامر} بتوانید صحبت کنید. { البته بعضی شیوه های تدریس برمبنای مقایسه ایی بین زمانهای انگلیسی و دیگر زبانها وجود دارد؛ که مسئله ای دیگر است و در قانون پنجم، بیشتر در این مورد صحبت خواهم کرد. ولی راز قدرت یادگیری عمومی انگلیسی، برمبنای گرامر و دستور نیست. بسیار پیش آمده است که هزاران مورد دستورزبان انگلیسی میدانید؛ ولی به محض اراده جهت استفاده ازآن، همه ی آموخته هایتان فراموشتان میشود. بخاطر آن است که گرامر و زبان عمومی شخص، نامتوازن است.} معمولا ً کتابهای دستوری و گرامری؛ نوع صحیح نگارش و استفاده و تفکر درباره ی زبان را به شما میاموزند. درحالیکه شما در وهله ی اوّل، نیاز به راهی دارید که بتوانید بطور اتوماتیک و بدون هیچگونه تفکر و تامّلی، استفاده از زبان را بدانید.

****RULE 3: Listen First, Learn With Your Ears, Not Your Eyes
قانون سوم: گوش کنید، گوش کنید، گوش کنید. باید به انگلیسی روزمره گوش کنید. چشم ها، بسیار کمتر از گوشها برای یادگیری زبان به شما کمک میکنند.{راز پیشرفت افراد مهاجر در زمینه ی زبان، فقط و فقط همین است که شرایط حضور در محیط، باعث میشود نه تنها شنوایی افراد تقویت شود؛ بلکه نوع کاربرد آن را با تمام وجود خود حس کنند و بخاطر بسپارند. اگر میخواهید در زمینه ی تقویت زبان عمومی خود اقدامی کنید، بجای روخوانی کتابهای زبان خود، بیشتر گوش کنید و حتی هنگام روخوانی متن کتابها، با صدای بلند تلفظ کنید تا نه تنها ماهیچه ی«زبان/زبون» در فضای دهان بیشتر نرمش و تمرین کرده باشد؛ بلکه با شنیدن تلفظ جملات، گوشتان برای یکبار دیگر شنیده باشد و در عمق ذهن و مغزتان ذخیره شود. بطور خلاصه این قانون را باید اینگونه معنی کرد که با گوش خود یادبگیرید تا با چشمان خود. و صد البته تکرار شنیدن هر روزه و منظم، بسیار مهم و حیاتی است. نه به آن شوری شور که یکدفعه و یک ریز فقط انگلیسی بخوانید و بنویسید و همه را خسته کنید؛ و نه به آن بی نمکی که....} اگر روزانه 1 تا 3 ساعت در روز را به شنیدن اختصاص دهید، پیشرفت خود را خواهید دید{متن صوتی داستان، گفتگو و .... انگلیسی را بر روی .؟. دانلود کنید و هرجا که امکان دارد؛ از هنگام رانندگی گرفته تا درون مترو و دستشویی و... حتـّی اگر هیچ تمرکزی ندارید؛ فقط انگلیسی بشنوید. شما بگید!!! یه چیز یاد بگیرید بهتره یا هی مدام این ویزویز شیطون توی گوشتون دیش داش دیش داش کنه؟ }

**** RULE 4: Slow, Deep Learning Is Best
قانون چهارم: آهسته و عمیق یاد بگیرید. دانستن یک کلمه و عبارت کافی نیست.{یک قطره آب زلال، بهتر زدریایی شور و کدر. بعضی ها میخواهند یکدفعه خودشان را بکـُشند و هزاران واژه و یا حتی عبارت را حفظ کنند. معمولا ً برای توصیف اینگونه افراد گویند:«دارای دامنه ی لغت بالا» ولی متاسفانه یا عمیق نیست؛ و یا بواسطه ی قانون های بالا نمیتوانند از آنها در موقع لازم استفاده کنند. واژه ها و عبارتها} باید در ذهن شما ثبت شود تا همیشه برای استفاده آن را دم دست داشته باشید. اگر به یک کتاب گویا (Audio book) گوش میکنید؛ یک قسمت را 30 بار و در طول ده روز، روزی سه بار بشنوید و سپس به سراغ قسمت بعدی بروید.{وباز ضرب المثل: یک شهر آباد، بهتر از صد شهر خراب. دانستن کم ولی عمیق و صحبت کردن آسان مختصر، بهتر از نیمه کاره دانستن هزاران و عدم کاربرد مطمئن و آسان و همیشگی آنهاست.}

****RULE 5: Use Point Of View Mini-Stories
قانون پنجم:برای یادگیری اتوماتیک گرامر و دستور زبان انگلیسی؛ از شیوه ی «داستان های کوتاه در زمانهای مختلف» استفاده کنید. اگر به کسی که انگلیسی زبان است؛ دسترسی دارید؛ داستان کوتاهی را که در زمان حال نوشته شده به او بدهید و از او بخواهید که آن را در زمان های مختلف{گذشته ی ساده، کامل، آینده و ...} باز نویسی کند{و البته چه بهتر که بازخوانی کند تا شما باز بشنوید} این بهترین روش برای یادگیری گرامر و زمانهای مختلف است.{ البته این روش یکی از شیوه های تدریس است که بنده استفاده میکنم . مثلا ً با آموزش بن ماضی(مثل:رفت، گفت و...) و نیز شناسه ها(م،ی و...) براحتی گذشته ی ساده(رفتم، رفتی و...) و نیز گذشته ی استمراری(می رفتم، میرفتی و...)را تدریس میکنم . دانستن اینکه چه نوع ماضی یا مضارع و... است، برای مشتاق یادگیری زبان در وهله ی اوّل مهم نیست و مگر یادتان رفته است که تا چه حد از ما معلمان ادبیات بخاطر همین درس دستورزبان بدتان می آمد !}

****RULE 6: Only Use Real English Conversations & Materials
قانون ششم: حتما از انگلیسی صحیح و رایج امروزی استفاده کنید. فیلم و نوار هایی را انتخاب کنید که مطمئن هستید انگلیسی واقعی و رایج امروزی است.{یکی از بحث برانگیزترین موارد همین است. بیشتر متدها و کتابها یا برمبنای نگارش اصولی زبان، آنگونه که باید باشد هستند و یا بر مبنای گرامر. تصوّر کنید من بعد از کلّی به دانشجویم یک جمله یاد بدهم که«من گرسنه هستم» ولی او در اولین برخورد با یک ایرانی بشنود که« م َ گـُشنمه»!!! البته من با لهجه ی نجف آبادی نوشتم تا بهتر متوجه شوید. نه تنها تمام آن همه زحمت من به هدر خواهد رفت؛ بلکه باعث روحیه باختن او هم میشود. به نظر من یک مبتدی زبان، پیش از هرچیز مشتاق است تا با یادگیری یک کلمه ی بیشتر، بتواند ارتباط برقرار کند. حال اگر مقدار بالایی انگلیسی با تلفظ اصلی انگلیسی یا با لهجه ی انگلستانی بلد باشد و نتواند از آن در آمریکا استفاده کند؛ چه فایده ای دارد؟ بماند که گاهی مواقع لهجه و گویش(تغییر و درهم شکستن کلمات مثلا ً:نجف آباد=نجبباد/نجفباد) بعضی افراد کفردیگران را در میاورد. ولی بهرحال برای ایجاد ارتباط و برای شروع چاره ای دیگر نیست. مثلا ً در بین جوانان آمریکایی جمله ای رایج است«Aite, It's my bad » به معنی: درسته(باشه قبول)، اشتباه از منه «Alright, That is my fault» همانطور که میبینید کلمه ی bad در معنی دیگر و Alright را«آیت» تلفظ میکنند. بماند که در ایران هر استادی برای خود یک لهجه و تحلیلی از تلفظ انگلیسی دارد و برای نمونه: استاد پرافاده ی ما میگفت: در آمریکا هروقت از دیدن چیزی هیجانی بشوند و بخواهند تعجب ناشی از آن چیز(مثلا ً هدیه) را بیان کنند میگویند:« اووووو» این بود تا آمدیم و دانستیم« va'o = و َ ا ُ »= WoW صحیح است.

****RULE 7: Listen and Answer, not Listen and Repeat
قانون هفتم: تکرار نکنید؛ بلکه پاسخ دهید. بسیاری از نوارها و سی دی های آموزشی زبان از شما میخواهند که مثلا یک عبارت را بعد از شنیدن تکرار کنید. این روش اشتباه است. باید از شما خواسته شود که جواب گوینده را بدهید نه این که عین عبارت را تکرار کنید. { البته در اینجا باید ذکر شود که اگر تکرارها، با هدف تمرین و نرمش بیشتر«زبون»توی دهن باشد؛ اشکالی ندارد. همانطور که ماهیچه های پاهای یک شخص بدون آمادگی قبلی، یارای دویدن نابهنگام را ندارد؛ ماهیچه ی زبون هم باید تمرین کند و به سبک گفتار زبان جدید و ویژگیهای آن عادت کند. برای این مورد من روخوانی بلند یک متن ساده ی کودکان یا روزنامه را به دانشجویانم پیشنهاد میکنم. البته هدف فقط روخوانی کردن طوطی وار، با صدای بلند متن است و اصلا ً نباید بر روی معنی آن تمرکز شود. دقیقا ً یادگیری یک کودک را مدنظر داشته باشید. از والدین میشنود؛ یاد میگیرد؛ تکرار میکند و سپس پاسخ میدهد. برای مثال: بـُزبزقندی سه تا بچه داشت؛ شنگول و منگول و...؟ اگر هم اشتباه گفت: تصحیح میشود. عین اینکه یکی ازشماها بخاطر طولانی شدن سخن من خسته بشه و بگه:«ممید دیگه مسّه» ومن بگم:مجید جان دلبندم باید بگی:« حمید دیگه بسـّه» !!! چشم!!! شما لطفاً اعصباتون رو کنترل کنید قول میدهم با ذکر فقط یکی دوتا نکته ی کوچیک برم که برم.

****پینوشت:
1- راز پیشرفت در زبان، تشویق! تشویق! تشویق است. بجای دیدن نیمه ی خالی لیوان و دائم اعتراض گرفتن به تلفظ اشتباه یک کلمه در جمله ای طولانی، صحیح بودن بقیه ی کلمات را بخود و یا دیگران یاد آور باشید تا ضمن تشویق، تا تهِ عمق ِآخر ِمغز نفوذ کند. البته یکی پیدا کنید به خودم بگه که بدجوری روی تلفظ اشتباه خانمم، حسّاسم. ا َه اه اه....دوباره که اشتباه گفتی...

2- در کنار املای صحیح کلمه ی انگلیسی، تلفظ فونتیکی(آوانگاری/ آنگونه که تلفظ میکنیم و یا میشنویم نه آنگونه که مینویسیم: خواهر=خاهر) آنرا بنویس تا بهتر متوجه بشوید. مثلا ً:Kninfe=nAyf ویا Arm با A بزرگ (آ) است و ask با اِی کوچک. و یا تلفظ فونتیکی Doctor میشود dAkter. پیشنهاد میشود هر هفته چندیدن واژه ی جدید را در جمله ای کاربردی بر روی برگه ای بنویسید و جلوی چشم خود بگذارید، مثلا ً روی میزکامپیوتر، آیینه ی توالت، درب آسانسور و یا میز آرایش(البته اگر دکوراسیون بندی و آرایش کردن خانمها اجازه ی کار دیگری به اونها بده.)

3-درصورتیکه فیلم به زبان اصلی می بینید؛ تا حد امکان از زیر نویس، مخصوصا ً فارسی استفاده نکنید و یا اینکه در ازای (فقط)یکباردیدن با زیر نویس، باید به دفعات فیلم را بدون زیرنویس ببینید و یا بهتر بگویم بشنوید. فیلمهای رومانتیک پیشنهاد نمیشود؛ چراکه ما ایرانیها چنان غرق آن می شویم که وسطهای فیلم یا سـُرسـُر اشکمان روان است و یا کار به جاهای باریک می کشد و عوض افزودن بارعلمی، به تعداد بچه هایمان می افزاییم.

4- آدرس وبسایت«کلوب انگلیسی آسان» در گیومه ذکر شده است. درقسمتی شما میتوانید ایمیل خود را بنویسید تا به ترتیب هفت ایمیل در توضیح موارد بالا و سپس ایمیلهای متعدد که پس چی شد؟ چرا پول نفرستادی تا برات کتاب و سی دی بفرستیم و...؟؟ برایتان ارسال شود. برای آندسته از دوستانی که دسترسی به یوتیوب دارند،« لینک متن کامل توضیحات قوانین بالا»، توسط خود مدرّس به انگلیسی، جهت استفاده ارائه میشود.

5-وقتي ميخواهيد انگليسي صحبت كنيد سعي كنيد بجاي اينكه مطلبتان را در ذهن خود به فارسي مرور کنید و سپس آنرا در ذهنتان به انگليسي ترجمه كنيد؛ از همان اول مطلب خود را به انگليسي بسازيد و به زبان بياوريد. مثلا وقتي درخواست خريد car ميكنيد واژه فارسي «ماشين» را فراموش كنيد. بعبارت ديگر به انگليسي فكر و صحبت كنيد و نگران غلط بودن واژه ها نباشيد. چون به مرور زمان غلط ها كم و كمتر خواهند شد.

6-یادگیری زبان را به چند مرحله تقسیم کرده اند. مرحله ی اوّل را «عمودی/صعودی»میگویند. در این مرحله اشخاص از زبان هیچ هیچ نمیدانند و یادگیری هر واژه ی عادی و عمومی از «سلام و خداحافظ» گرفته تا «قاشق و چنگال»و.... برایش تازه و هیجان آور است. برای همین بسیار ذوق زده اند و یادگیری خود را چشمگیر و«صعودی» میبینند. در مرحله ی دوّم که به آن «افقی/تدریجی» گویند وقتی است که شما همچنان درحال یادگیری هستید؛ ولی چون دیگر آنچنان چشمگیر جلوه نمیکند؛ فکر میکنید درحال درجا زدن هستید و مایوس میشوید. در حالیکه این یک امری است طبیعی و نباید روحیه خود را ببازید. این نکته را نیز فراموش نکنید که صدها بار شده که ذهنمان یک واژه ی فارسی را فراموش کرده است. پس چرا از فراموشی واژه های انگلیسی کلافه ایم؟ برای مثال: چندی پیش من بیش از 20 دقیقه کلافه بودم که اسم دیگه ی این پارچه ای که زنان روی سرشان میبندند؛ چست؟ شما میدونید چیه؟ منظورم همون اسم دیگه ی روسریه. آهان !! چهارقد/چارقد/لچک.

7-سعی کنید در اولـّین فرصت، واژه ی جدید و تازه یاد گرفته ی خود را در گفتگوها و تمرینهای خود به کارببرید. ضمن اینکه لذت آن را میبرید؛ از آن واژه بصورت کاربردی استفاده کرده اید و یادگیری آن را عمیق و همیشگی میشود. فقط یادتان باشد در راستای مورد بالا، تا زمانی که شما بخودتان نهیب میزنید که «کمتر میدانید»؛ این به معنی روحیه باختن و منفی فکر کردن نیست؛ بلکه اینگونه احساسات، مانع ایجاد اعتماد به نفس کاذب شده و همواره یادگیری شما را بیشتر و بیشتر میکند. به این معنی که تا زمانی که خودتان را ضعیف میدانید؛ همواره برای یادگیری بیشتر تلاش خواهید کرد. فقط یادتان باشد که خودتان را نترسانید..... اگر دقت کرده باشید من درجای تا جای مطالبم از ضعف انگلیسی خودم و یا ضعف در ایجاد ارتباط گفته ام.... این سخن یک شوخی است که من بعد از سه سال و نیم هنوز از ضعف زبان نالیده باشم .... متقابلاً بازهم شوخی خواهد بود که بگویم در هیچ زمینه ای مشکل ندارم....علتی که من اینطور ذکر میکنم این است که امثال شما بدانند که نباید ترسید و درمقابل هم نباید زیاد از حدّ هم به خود و ذهنمان اعتماد کنیم.

8-همه ی شما در طول زندگی تان بارها به نامه هایی اداری و ... برخورد کرده اید که پر بوده است از واژه هایی کهنه و عربی و تخصصی: شاکی، متشاکی، مشارالیه، حق الوکاله، مدعی العموم، منقول و غیرمنقول، سند مشاء و... آیا هیچکدامتان حساس بوده اید که معنی دقیق آن واژه ها را از فرهنگ لغت پیدا کنید؟ و یا اینکه پیام کلـّی نوشته را فهمیده اید و پی کار خود رفته اید؟؟ در یاد گیری زبان انگلیسی و مخصوصاً برنامه ی «تافل» هدف این است که شما به حدی برسید که پیام کلـّی گفتگو و نوشته را دریابید و حساسیتهای روزهای اوّل و دانستن معنی کلمه به کلمه ی جمله ها را فراموش کنید. جالب است که من به جایی رسیده ام که گاهی با دانستن یکی دو کلمه ی جمله؛ بنا برحدس خودم پاسخ فرد مقابل را میدهم. البته که بارها هم گند زده ام؛ ولی خواهی نخواهی و پس ازچندین سال زندگی در خارج از ایران به جایی خواهید رسید که خودتان را به فهمیدن میزنید. آیا همه ی گفته های یک سخنران را(مثلاً همین آقای مهر.ورز) را با نهایت گوش هوشتان بجای شنیدن؛ میبلعید؟ پس سخت نگیرید.

9-یکی از معروفترین نرم افزارهای یادگیری زبانهای خارجی در آمریکا«رُزتا استونRosetta Stone» با قیمتی چند صد دلاری میباشد. لینک وبلاگ ارائه کننده ی آن را جهت دانلود قرار داده ام و علاوه بر انگلیسی برنامه های آموزش بیشتر زبانهای دنیا را دربر دارد. در ضمن تا بخواهید وبلاگهای تخصصی زبان و آموزش زبان انگلیسی وجود دارد. برای نمونه چند مورد اضافه میشود:وبلاگ جدید اسوه ی علم ... وبلاگ انگلیش سنتر... وبلاگ دانلود مطمئن ترینهای زبان. گفتنی است که اخیراً رادیو آمریکا برنامه ی خودآموز یادگیری فرهنگ و مکالمات آمریکایی را تحت عنوان «goEnglish.me» ارائه کرده است که اگر دارای کامپیوتر پرسرعت، اینترنت سریع، فلش پلیر10، هدفون و میکروفون هستید؛ ضمن ثبت نام و ساخت آی دی و پسورد، تجربه ی آن را پیشنهاد میکنم. روش آموزشی این برنامه بر انجام فعالیت های واقعی مانند: رفتن به کالج، پیدا کردن دوست، کاریابی، ازدواج، پرستاری از کودکان، خرید، سفر، مهمانی، و بسیاری از کارهای دیگر استوار است.

10- راستش دیگه خجالت کشیدم ادامه بدهم. شما هم خیلی بی انصاف خواهید بود اگه از ذکر نظر و تجربیات خود طفره بروید. ای بسا که ذکر یک خاطره از آموزش بد و غلط یک واژه، سببی شود تا دوستی دیگر تلفظ صحیح آنرا یادبگیرد. این گــوُی و این میدان.

۲۱ نظر:

مجيد ايران نژاد(ساحل) گفت...

تصميم گرفتم براي يكي از نوشته هايت نظر بنويسم كه اولي باشم و با شوق بخواني .هيچ داد و فرياد ندارد .موضوع آنچه نوشته اي نيست موضوع برقراري ارتباط است من همان بي معرفتي هستم كه مدت هاست بايد تماس مي گرفتم و نگرفتم از اينكه ميبينم در آموزش زبان مادريمان بيش از من موفقي حسودي ميكنم بعدا بيشتر ارتباط خواهيم داشت.همان ايران نژاد قديمي.

Ako گفت...

اهم اهم! سلام علیکم استاد حمید!
مطلب تون رو خوندم، و آلان خوشحالم، چرا؟ چون من به هر کی که ازم پرسید چطوری زبان یاد بگیرم می گفتم که آقا جان گوش کن، زبان لغت و گرامر نیست و اونا نمی فهمیدن!! حالا بعد از سه سال آزگار که من مراحل رشد و طرقی(!) را در آموزش زبان طی می کنم، می بینم که روش بنده بسیار هم درست بوده که با گوش کردن یاد گرفتم، و امروزه روز که در حال آمادگی برای تافلیدن می باشم، هرچند که دایره و مربع لغات کمی قطرش کوچک است، اما به سادگی لغات جدید می آموزم و از این جور حرفا! اصلا خواندن وبلاگ شما خستگی سه سال و اندی را از دوش ما برداشت، دست شما درد نکند! هزار بار

حنا گفت...

مرسي از مطلب كاربردي و مفيدتون.با ذكر منبع برا چند نفر ميفرستم

راستي سلام ببخشيد مدتيه نميام يا كامنت نميگذارم... ديگه جدي جدي داره پايان نامه بنده به يه جاهايي ميرسه، يعني به جاهاي خوب رسيده و كلي چيزاي خوب ياد گرفتم، بدترين مرحله كه حسابي آزارم داد ترجمه و پيدا كردن مطلب بود و جذاب ترين قسمتش گذاشتن نتايج كار خودم به صورت شكلها و گرافها و نمودارها...

اميدوارم تا آخر تابستون دفاع كنم

پيروز باشيد

Gina گفت...

واقعا دستتون درد نکنه پست خیلی خوب و مفیدی بود، من الان دارم کلاس تافل رو میگذرونم،خودم بر اساس تجربه به بعضی از این نکات پی برده بودم و زبانم خیلی خوبه فقط برای گرفتن مدرک دارم میرم. جالبه که من هیچ وقت کلاس زبان نرفته بودم اما چندین سال کار من شب و روز فیلم و سریال بدون زیرنویس دیدن و آهنگ های خارجی گوش دادن بود و همه اینها رو از روی علاقه انجام میدادم، الان توی کلاس که حرف میزنم همه چشماشون گرد میشه که تو چقدر سریع و روان حرف میزنی! در صورتی که تجربه صحبت کردن زیادی نداشتم و گرامر هم نخونده بودم!

اما استادهامون اینا قبول نداشتن و فقط بر خوندن 11 ساعت!دیکشنری و کتاب گرامر تاکید داشتن،لهجه همشون هم مثل نرم افزار های آموزش زبان خیلی محکم و به ارومی و بلند گفتن کلماته و اصلا روان حرف نمی زنن... این پست شما بهم دلگرمی داد که راه من درست تره!

یکی از بدترین ایراد های استاد های توی ایران اینه که به دایره لغاتشون افتخار میکنن و مثلا برای یک کلمه جدید 10 تا مترادف میگن و زبان آموز ها هم حفظ میکنن اما متاسفانه از 8 تای اونا اصلا نمیشه توی مکالمه استفاده کرد و اصلا ممکنه فقط در موارد خاصی اون معنی رو بدن و به کار بردنشون توی هر جمله ای اشتباه باشه.

در مورد سیستم تافل هم به نکته جالبی اشاره کردید..اینکه سیستمشون بر این اساسه با ندونستن چند کلمه هم بتونیم منظور رو بفهمیم، همیشه برام سوال بود که چرا توی سوال های تافل اینهمه کلمه سخت و عجیب هست و ناامید میشدم از خودم!

امی گفت...

سلام
مطلب خیلی خوبی بود و همه نکاتش رو قبول دارم و خودم هم با تجربه بهشون رسیدم.
من حدود 3 سال پیش خوندن دقیق زبان انگلیسی رو شروع کردم در حالی که هیچی نمی دونستم به جز درس های دبیرستان و دانشگاه که کاربردی نبودند.
اول شروع کردم به در آوردن کلمات جدید و حفظ اونا از طریق جعبه لایتنر و همونطور که گفتید اوایل حس می کردم چقدر دارم چیزی یاد می گیرم، کلماتم ظرف چند ماه به حدود 8-7 هزار تا و بلکه بیشتر رسیده بود اما نمی تونستم اونا رو توی صحبت استفاده کنم و دچار همون یأسی شدم که گفتید.
بعد شروع کردم مداوم فیلم دیدن و اخبار شنیدن ، اوایلش اصلاً نمی فهمیدم چی می گن و کلافه شده بودم اما حالا که فیلم های زیادی رو دیدم ، لیسنینگم خیلی بهتر شده نمی گم صد در صد عالی شده اما خیلی خیلی بهتر شده در مقایسه با وقتی که وقتی کلمه ای رو می شنیدم حتی اگه بلد هم بودم ، متوجه نمی شدم.
همچنان دارم فیلم می بینم ، کلی اصطلاح روزمره رو از همین فیلم های روز یاد گرفتم همینطور مخخف بعضی کلمات رو ، خیلی شنیدن به آدم کمک می کنه.
برای اسپیکینگ هم فکر می کنم صحبت با یک نفر دیگه خیلی خوب باشه چون ذهن آدم درگیر می شه و دائم دنبال پیدا کردن کلمه و ساختار مناسب می گرده.
به هر حال بابت مطلب خوب و مفیدتون تشکر می کنم.
راستی منم یک وبلاگ درست کردم ، گفته بودید هروقت این کار رو کردم خبرتون کنم ، خوشحال می شم بهم سر بزنید.

مهاجر گفت...

حمید عزیز
خواستم تشکر کنم. فوق العاده بود. برای بنده کمک بزرگی است. بویژه اینکه به برخی از اشتباهات خود در یادگیری زبان پی بردم. دوباره تشکر می کنم.

RS232 گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
RS232 گفت...

خیلی جالب بود حمید جان. امروز یک سمینار از طریق تلفن داشتیم که حدود پانزده نفر در آن بودند. من همیشه از صحبت کردن تلفنی بیزار بودم ولی از کنفرانس تلفنی واقعا متنفرم. اینجا است که عدم تسلط من به زبان انگلیسی خودش را نشان می دهد و به قول معروف گند اساسی می زنم. اصلا نمی فهمم که چه زمانی از من سوال می کنند و باید پاسخ بدهم و اسم شرکت کننده ها یادم نمی ماند. امروز حداقل دو بار بیجا حرف زدنم یعنی سوالی را که از یک نفر دیگر پرسیده بودند جواب دادم و چند بار هم وقتی همه منتظر پاسخ من بودند مثل بز ساکت بودم چون اصلا حواسم به صحبت نبود و نمی دانستم چه پاسخی باید بدهم! بقول معروف تا گوساله گو شود دل صاحبش او شود!

با پوزش، حمید از سر اجبار در پاسخ یکی از عزیزان گفت...

با سلام و خدمت همه ی عزیزان؛ خواهش میکنم که باز به ابراز نظرات خوبتان ادامه دهید... ولی اینبار اجازه بدهید قبل از انتشار مطلب بعدی پاسخ یکی از دوستان را داده باشم.
=======================================
آقا مجید ایران نژاد
به به !!! آقا مجید گـُل... ببینید کی اینجاست؟ من که باورم نمیشه!! شوخی میکنی؟ خودتی جداً... بابا میگفتی یه آبی جارویی چیزی آخه... پس بذار به شکرانه ی حضورت بخونم که...آب زنید راه را هین که نگار میرسد.

عزیز دل برادر، شما همیشه روی چشم من جادارید... اوّل بودن هم برازنده ی شما بوده و هست. ضمناً این حرف رو نزن که باید باشی و ببینی کارم شده درس دادن «My dad(father) gave me bread» به یه سری بچه ی 18 تا 20 ساله. در ضمن هرچه باشه شما سمت استادی رو داشته و دارید. ایکاش که یه ذرّه هم زیردستهاتون رو تحویل میگرفتید....ایکاش...ایکاش.

بهرحال از اینکه قدم رنجه کردید زهی توفیق و افتخار برای من و ضمن عرض خیر مقدم، خواهش میکنم اینجا رو خونه ی خودتون بدونید و راحت باشید. ما از دشمنان نداشته مان(البته شاید خیلی خوش خیالم) کدورتی به دل نداریم چه رسد به دوستان سوگولی همچون شما.

در ضمن اگر لطف کنید و به آدرس ایمیل بالای صفحه ی اصلی نامه نگاری کنید ممنون میشم.

(با گویش نجفبادی خوانده شود)ای مردی با تو ایمیل دونی تا دخلت ُ بیارم. نه اصلن ای راس میگی بیا پا کو نوکی... رفیقاتم بیار بینم مثلاً چیکار میخوای بوکونی؟ انگاری یادد رفده م َ بچه خیابون سعدی ام!!؟
بدرود..... ارادتمند همیشگی...حمید
=======================================
دوستان عزیز با عرض پوزش ... شما لطفاً به ابراز نظرات خوبتان ادامه دهید و مطمئن باشید قبل از انتشارمطلب بعدی همه ی آنها را پاسخگو خواهم بود.... با تشکر ارادتمند حمید

nargess گفت...

سلام
حقیقتش من دلم میخواد اینطوری فکر کنم که این پست اختصاصا برای من وامیرحسین نوشته شده...چون انگار همین الان من پرسیده باشم برای زبان و تقویتش چه کنیم و شما جواب داده باشید...مرسی اقا حمید از این پستها...من موندم شما اینهمه ایده ناب رو از کجا میاری واسه نوشتن...
مرسی از کامنتهای پرمهرو پر از انرژی تون... ادم واقعا انرژی میگیره...

shima گفت...

موارد مهم و خوبی بود و فقط یه مورد رو بر اساس تجربه اضافه میکنم.بنظرم یکی از بهترین شیوه های یادگیری زبان فراگیری اون از بچه هاست.بچه ها بدون قواعد و گرامر دست و پاگیر میتونن به شما زبان یاد بدن.من چند وقت پیش توی مترو بودم و یه دختر بچه 2 3 ساله با پدرش بود.مرتب از پدرش سوال میپرسید.با جملات خیلی خیلی ساده.به کفش یه مسافر اشاره میکرد میگفت این چه رنگیه؟ به یه سگ اشاره میکرد می گفت این چیه و..........من چند تا از کتابهای سال اول دختر یکی از دوستام رو هم گرفتم و یه سری چیزای ابتدائی هم از دخترش یاد گرفتم .البته این اموزش در سطح حرفه ای نیست مسلما ولی میتونه در کنار شیوه های اصولی حالت تشویقی و تفریحی داشته باشه

ناشناس گفت...

آقا يه چيزو نگفتي
اين کارتون سيمپسونها عالين قيافه هاشون اصلن سکسي نيستش
ها ها


رکسانا

ريحانه گفت...

نكات بسيار جديد و مهمي بود دستتون درد نكنه من قبلا از راهنماييهاي شما استفاده كرده بودم اگه يادتون باشه
بسيار سپاسگزارم

شنبه گفت...

سلام حمید خان عزیز و گرامی
حمید خان چند روز قبلا برنامه سفری داشتم به استان چهارمحال بختیاری و از شهر شما گذری کوتاه داشتم و این بهانه ای شد تا شما را به همسر و دخترم معرفی کنم.
همیشه به یاد شما هستم
ارادتمند شهریار

dashthaye oryan گفت...

سلام آفا حمیدو خیلی مطلب خوب و مفیدی بود ممنون. فکر میکنم سریال دیدن هم خیلی موثر باشه توی انگلیسی حرف زدن:)

امی گفت...

استااااااد کجایین ؟ ما که 100 بار سر زدیم اما خبری از پست جدید نیست ، زبانمون خوب شده ها !

از دیار نجف آباد گفت...

با سلام خدمت همه ی عزیزان گرامی
===========================================
آکوجان
این عندوح و ناراهتی شما را خوب درک میکنم. من نیظ این روذها رو داشتم و به حر کص هم میگفتم نمیفحمید. خدارو شکر که شما خوب درد مرا لمث کردید. خصتگی ثه صال هم خیلی ها !!؟؟ خدا غـوّوط بده.
ممنونم از ذکر تجربه تون.
-----------------------------------
حنا خانم
آخه خواهر من... الهی آقا سپهر قربونتون بره.... مگه من طلبکار شمام. اولاً درس و پیشرفت آینده ی شما از همه واجب تره. دومـاً: همینکه شما لطف میکنید و سری به ما میزنید؛ نشانه ی محبت شماست... همینم غنیمته.
ممنونم از ذکر تجربه تون.
-----------------------------------
جینای گرامی
خوشحالم که این مطلب براتون مفید واقع شده... خوشحال ترم که شما نمونه ای شدید برای تجربه ی آموزش صحیح زبان انگلیسی.
ممنونم از ذکر تجربه تون
-----------------------------------
امی خانم
قبل از هرچیز ممنونم از ذکر تجربه تون. بخصوص که نقص بزرگ نوشته ی مرا نسبت به گسترش مهارت گفتاری توضیح داده بودید.
در ضمن حضورتان را در دنیای مجازی و گاه جدی تر از دنیای واقعی تبریک میگم. آرام آرام میبینید که عجب اعتیاد خطرناکی است ؟؟ مخصوصاً که مثل من هم بی ملاحظه باشید و از همه چیز بگویید و مدام هم برایتان پیام فدایت!!! شوم بفرستند.

در مورد پیام دوّمتان: والله شرمنده ام. میدونی که من هنوز یه خورده حساسیتهایی روی درستی مطلب؛ معرفی منبع؛ انتخاب آهنگ و ... دارم و همین باعث میشه گاهی دیر به دیر مطالب تازه تر منتشر کنم.

آخه انصاف هم خوبه: یه نگاه به مطلب 7 قانون یادگیری زبان داشته باش و ببین پیدا کردن اینهمه لینک و .... چقدر وقت میگیره؟؟؟ نسبت به سختی نوشتن و ارتباط منطقی پاراگرافها و ... میگذرم.

در ضمن یادت نره که عزیزی که توی ایران میاد پای نت... با چه سختی و هر از چند روز یکبار و ... میاد و باید کمی هم با اونها قدم برداریم. درسته که توی کشور پیر استعمار ساکن شده اید و شاید وقت آزاد زیاد داشته باشید و الان هی سر به من بزنید؛ ولی من دعا میکنم که یکسال دیگه چنین بختی رو داشته باشم که بازم از دوستان باشم.

نه همیشه ولی معمولاً هر دو یا سه روز یکبار مطلب تازه تر را منتشر میکنم. بهرحال بازم ببخشید.

حمید در ادامه ی پاسخگویی به نظرات خوانندگان عزیز گفت...

مهاجر گرامی
خواهش میکنم. امیدوارم از لینکها و نیز نرم افزارهای معرفی شده بتونید استفاده کنید.
-----------------------------------
آرش جان
فرمایش شما کاملاً منطقی است. به نظر من باید هرکس نظر و تشویق خود را برای پیشرفت دیگری ارائه کند تا مشکلات کمتر و کمتر شود... از این حرفها گذشته بحث ما سر«بابا آّب داد» است نه سمینار تلفنی. باید میبودی که روزهای اوّل پاسخ دادن به تلفن یکی از بزرگترین غمهای من و خانواده ام بود و حالا باید به زور نشان دادن قبض تلفن مکالمه ی نسوان را قطع کرد.
-----------------------------------
نرگس خانم
شما هرجوز که برایتان روحیه بخش است فکر کنید... اصلاً مگر غیر از این است که هرچه مینویسم به عشق شماست؟؟
در ضمن خیرمقدم دوباره و اینکه زندگی خودم و دیگرانی که به مثل خودم در راه اینگونه تجربه ها هستند، بهترین الگوی ائیده برداری من است... شما نیز روزی اینگونه خواهید شد و اگر هرکس آنچه را که میداند با اخلاص درمیان بگذارد، چیزی به نام جهل هرگز نخواهیم داشت... و آخر سخن اینکه مادر مرحومم میگفت: برای دیگران خوب بخواه تا خدا برایت خوش بخواهد... تمامی خوشی ها ازآن شما.
-----------------------------------
شیما خانم
چه تجربه و دقت جالبی. من با اینکه تاثیرات این مورد را دیده بودم؛ اصلاً دقت نداشته بودم. در تعجبم شما که هنوز غم بزرگ کردن بچه را نچشیده اید؛ چه خوب درس انگلیسی آموزی را از آنها دیده اید!!؟؟ هوم! جالبه!!
ممنون از ذکر تجربه تون.
-----------------------------------
رکسانا خانم
ممنونم از ذکر تجربه تون... ولی اوّل به من بیسواد پایین شهری بگید که این کدوم کارتونه؟؟؟ تا بعد درباره ی سسکی بودنش بحث کنیم.
-----------------------------------
ریحانه خانم
قبل از هرچیز خیرمقدم عرض میکنم و از اینکه نظرتان را به این شکل نیز بیان کردید ممنونم.
بله به یاد دارم و از اینکه عزیزان همدل هم استانی ام نیز در این سراچه حضور دارند به خود میبالم.
-----------------------------------
شهریار جان-نویسنده ی وبلاگ شنبه
خوشحالم که همچنان توفیق سفر نصیبتان است و خوشحالترم که درکنار خانواده این سفر را داشته اید و حسابی حسابی خوشحالترم که از توی شهرم با اون رانندگی ویژه شان به سلامت گذشتید.
شما به من لطف دارید و مارا نیز دوست خانوادگی خود بدانید. سلام بسیار برسانید.
-----------------------------------
دشتهای عریان
قبل از هرچیز خیرمقدم عرض میکنم و خوشحالم که نظر شما را نیز میخوانیم و میبینیم.
راستش مردم ایران در زمینه ی سریال دیدن و آن هم سریالهایی مثل «لاست» و «فرار از زندان» حسابی ماهرند. فقط ایکاش از شنیدن بیشتر تا خواندن زیر نویس غافل نمیشدند.
ممنون از ذکر تجربه تون.
==========================================
ّبا آرزوی موفقیت و سلامتی روزافزون... بدرود....ارادتمند همیشگی حمید

امی گفت...

آخ از دست شما ، اون قسمت " فدایت شوم" اینقدر بانمک بود که باعث شد با صدای بلند بخندم!
باشه باشه ، تسلیم ، حق دارید به خاطر پیدا کردن منبع درست و ... دیرتر آپ کنید اما به ما حق بدید که معتاد نوشته های زیبای شما شدیم و روزی چند بار میایم ببینیم پست جدید دارید یا نه؟

shima گفت...

بالاخره از هر چیزی باید در جهت مثبت استفاده کرد . درسته که به عقیده من بچه ها کارائی در این دنیا ندارن D: اما وقتی بهشون دقت کنی می بینی در بعضی از موارد میشه ازشون استفاده کرد....من سالهاست با این شیوه در سفرهای متعدد در حال زبان اموزی هستم چون با شرایط من اصلا مقدور نیست که بخوام در هر ماموریت تخصصی و کامل زبان اون کشورو یاد بگیرم ضمن اینکه فرصت کلاس رفتن هم ندارم بنابراین این شیوه بهترین شیوه برای منه

از دیار نجف آباد گفت...

باسلام خدمت شما عزیزان گرامی
=======================================
امی خانم
نه بابا !!! به این زرنگی ها هم که فکر میکنید نیستیم و هر روز دو سه باز سرزدن هم خیلیه.

همانطور که عرض کردم هر دو سه روز یکبار فکر میکنم بد نباشه. البته بارها تصمیم گرفته ام که مطالب کوتاه تر بنویسم و یک روز درمیان ولی نشده!!

قضیه ی اعتیاد به نت و اینترنت یک مشکلی است دامن گیر و آنطور که شما اغراق کرده اید فقط منوط به وبلاگ این حقیر نیست... پس این بهترین نشانه است که شما مواظب خودتان باشید و سعی کنید کمتر از منافع نظرات هر ازگاه تند و منفی این وآن بهر ببرید.

من در خدمت هستم و چشم!!! سعی میکنم زودتر به روزآوری کنم.
------------------------------------
شیما خانم
اتفاقاً این مورد زبان آموزی از کودکان را نیز من بسیار تجربه کرده بودم و اصلاً هم فکر نمیکردم که تا این حدّ مفید باشد. مخصوصاً که گاهی دیگران کلماتی در برخورد با بچه ها به کار میبردند که شاید کمتر شنیده باشید. مثلاً با تپل مپل بودن فرین دیگران اورا «تام بوی» خطاب میکردند و این عبارت به معنی گنده و پسروار و تپل مپل معنی میداد و شاید کمتر کسی در کمتر کتابی آن را بیابد.

با آنکه روزگاری خوشبحالت دانسته بودم که دائم در حال سفر به کشورهای اروپایی هستید؛ حالا که دارم فکرش رو میکنم همین گوناگونی زبان هم کم مشکلی نیست چه برسد به خانه به دوشی و نداشتن دوستان ثابت و تغییر آب و هوایی و تفاوت فرهنگی و ....

خدا قوتت بده و موفق باشید. برای من باعث بسی افتخار است که هموطنان همدل پرتجربه ای همچون شما قدم رنجه کرده و به این سراچه تشریف میاورند.
========================================
موفق و پیروز باشید و بدرود